مادرانی که کودک کلاس اولی دارند، بخوانند
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۰۸۸۹۳
چند باید نباید مهم برای والدین کلاس اوّلی ها افکار منفی را مدیریت کنید مادران کمال گرا،سخت گیری برای فرزند بدون خطا مادران دارای وسواس مادرانی که فرزند اول خود را به کلاس اول می فرستند یا تک فرزند دارند مادران دارای فرزند دچار اختلال اضطراب جدایی چگونه کودک را برای ورود به مدرسه آماده کنیم؟ دادن شی یا وسیله ای به کودک که خاطره مادر را تداعی کند پیام های منفی به کودک ندهید فرزند خود راقبل از بازگشایی مدارس، به مدرسه ببرید در روزهای اول مدرسه با فرزند خود همراهی کنید چند دقیقه زودتر از پایان کلاس، در مدرسه حضور داشته باشید در هنگام بازگشت کودک از مدرسه، در خانه حضور داشته باشید به کودک فرصت دوست یابی در مدرسه را بدهید خواب کودک را قبل از بازگشایی مدارس تنظیم کنید تمرکز والدین به انجام تکالیف کودک خلاصه نشود چند باید نباید مهم برای والدین کلاس اوّلی ها
به گزارش اقتصاد آنلاین، انسان در طول عمر خود مراحل مختلفی از زندگی را تجربه می کند، از زمانی که متولد می شود تا زمانی که چشم از این جهان هستی می بندد؛ همواره اولین بارهایی را تجربه می کند که در ابتدا همراه با استرس و نگرانی هایی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
والدین نیز به حکم پدر یا مادر بودن، باید اولین هایی را همراه با فرزند خود تجربه کنند به عنوان مثال والدینی که برای نخستین بار تجربه فرستادن کودک خود به مدرسه را کسب می کنند، دل نگرانی هایی دارند که نمی دانند چگونه آن را بر طرف کرده و چه راهی در پیش بگیرند.در این گزارش با کمک لیورا سعید روانشناس کودک و نوجوان سعی کردیم با ارائه راهکارهایی آرامش دوباره را به این کودکان و والدین شان برگردانیم و روزهای ابتدایی سال تحصیلی را برای شان شیرین تر کنیم.
افکار منفی را مدیریت کنیدهر سال با آغاز سال تحصیلی و در ماه های شهریور و مهر، والدین به آماده شدن فرزندان خود برای ورود به مدرسه می اندیشند اما در این بین، سهم والدین کلاس اولی ها در هیجانات شادی آور، استرس زا و نگرانی بیش از سایر والدین است. ورود به دبستان هر چند یک مرحله شادی آور برای هر پدر و مادری است که کودکشان به مرحله مهمی از زندگی اش قدم می گذارد و قرار است از نظر تحصیلی، اجتماعی، هیجانی و اخلاقی رشد کند اما در کنارش نگرانی هایی نیز به همراه دارد، اینکه مبادا کودک به راحتی از خانواده جدا نشود یا نتواند از خودش مراقبت کند، در ساعت دوری از والدین نتواند با هم کلاسی هایش ارتباط برقرار کند یا اینکه درس و تکلیف را دوست نداشته و با معلم ارتباط برقرار نکند. هر چند تا حدودی اینگونه افکار طبیعی هستند و با مستقر شدن کودک در ماه های اولیه در مدرسه برطرف می شود، اما برخی از والدین به ویژه برخی از مادران، استرس و نگرانی هایشان از حد طبیعی بیش از سایرین است که به برخی از این مادران که استرس بیش از حدی را متحمل می شوند، اشاره می شود.لیوار سعید در این باره می گوید:مادران دارای اضطراب عمومی افرادی هستند که در مورد هر اتفاق و موضوعی، چه در مورد خودشان، اطرافیان و فرزندانشان دچار استرس و دلشوره می شوند. این مادران در هنگام ورود کودک به کلاس اول هم مثل سایر موارد زندگی خود، دچار ترس و نگرانی می شوند و از این که فرزندشان می خواهد ساعاتی را دور از خانه و به دور از مادر سپری کند، افکار منفی بسیاری به سراغشان می آید.این مادران پیش از هر آموزشی باید این تمرین را پیش بگیرند که بتوانند این افکار را کنترل کنند در غیر این صورت به خود و کودک شان آسیب های روانی وارد می شود.
مادران کمال گرا،سخت گیری برای فرزند بدون خطاسعید می گوید دسته دیگری از مادارن با کمال گرایی در این برهه کودکان شان را نگران می کنند:«مادر کمال گرا یا سخت گیر انتظارات بسیار و نامتناسبی نسبت به سن کودک، از او دارد و می خواهد کودک در هر موقیعتی و در انجام هر کاری، کامل و بی نقص باشد. این دسته از مادران تصور می کنند فرزندشان همیشه در انجام تکالیف، تمیز بودن لباس ها، نگهداری از وسائل مدرسه، ارتباط با سایرین، باید فرزندی خوب و بدون خطا باشد. این مادرها تذکرات و باید و نبایدهای بسیاری به کودک می دهند و فشار و استرس زیادی به فرزند خود منتقل می کنند.»
مادران دارای وسواساین دسته از مادران نسبت به هر مساله ای اعم از تمیزی، نظم و چک کردن همه امورات زندگی وسواس دارند، این مادران که در ۶ سال اول زندگی فرزند خود همیشه درحال مراقبت بسیار از او بودند، حالا نگران استقلال فرزندشان هستند که چگونه در طول روز از خودش مراقبت کند، مریض نشود، آسیب نبیند، وسایلش را گم نکند و ... وسواس این مادران در ایام کرونا نسبت به خود، اطرافیان و فرزندشان شدت یافت واز آنجایی که در اغلب موارد وسواس یا به دلیل ژنتیکی یا به دلیل یادگیری از والدین به فرزند نیز منتقل می شود، کودک نیز در ساعات خارج از خانه به راحتی نمی تواند با مسائلش کنار بیاید. علی رغم خانواده هایی که در حال حاضر نسبت به باز شدن مدارس به شکل حضوری پس از دو سال و نیم خوشحال شده، اظهار رضایت می کنند، مادران دارای وسواس به دلیل ترس از ابتلاء به ویروس کرونا، ابراز نگرانی می کنند، این گونه مادران حتی از اردیبهشت که مدارس حضوری شدند، از فرستادن فرزندان خود به مدرسه امتناع کردند.
مادرانی که فرزند اول خود را به کلاس اول می فرستند یا تک فرزند دارنددسته دیگری از مادران، افرادی هستند که نخستین تجربه را در این زمینه دارند و فرزند اول خود را به کلاس اول می فرستند یا تک فرزند دارند، این دسته از مادران نیز به این دلیل که تجربه ی به مدرسه فرستادن کودک دیگری را نداشته اند احتمال دارد در مورد فرستادن فرزند خود به مدرسه استرس زیادی داشته باشند.این روانشناس می گوید این مادران نیاز به آمادگی دارند:« این مادران باید پیش از فرستادن کودکان خود به مدرسه مطالعاتی در زمینه زفتار استاندارد داشته باشند در غیر این صورت ممکن است با آگاهی کمی که دارند برای خود و فرزندشان مشکلانی ایجاد کنند.»
مادران دارای فرزند دچار اختلال اضطراب جداییاین متخصص روانشناسی کودک دستیابی به استقلال نسبی را ازمهم ترین کارکرد های مدرسه می داند :«منظور از کودکان دارای اختلال اضطراب جداییی بچه هایی هستند که کودکانی که ورود به مهد کودک یا پیش دبستانی را به دلیل ناتوانی در جدا شدن از مادر یا مراقب به راحتی نگذرانده و از سوی دیگر درمان هم نشده اند.:«این دسته از کودکان، اختلال اضطراب جدایی دارند و این اختلال به هر دلیلی که باشد، اجازه استقلال و دور شدن کودک از مادر یا مراقب اصلی را نمی دهد. در این شرایط دانش آموز نمی تواند در کلاس درس احساس راحتی کند و تمرکز برای یادگیری داشته باشد؛ از طرفی، گریه و بی قراری کرده و مادر مجبور می شود تا مدت ها، هر روز در مدرسه و پشت کلاس درس حضور داشته باشد.»
چگونه کودک را برای ورود به مدرسه آماده کنیم؟سعید به والدین راهکارهایی برای آماده شدن ورود کودک به کلاس اول ابتدایی توصیه می کند. وی معقتد است، پیش نیاز وارد شدن به مدرسه و کلاس اول، قرار گرفتن کودک در محیط های اجتماعی در سنین پایین تر است؛ محیط هایی مثل خانه کودک، مهد کودک، پیش دبستانی، کلاس های آموزشی، پارک، تئاتر، ماندن در خانه اقوام نزدیک برای چند ساعت که او را برای ورود به مرحله مهم دبستان و استقلال از خانواده برای نصف روز آماده کند:«بنابراین با شناختی که هر پدر و مادری از فرزندش در سنین پیش دبستان دارد، باید نسبت به رفع مشکلات او تا پیش از ورود به کلاس اول اقدام کند. گریه و بی قراری برای کلاس اولی ها به ویژه در روزهای اول، طبیعی و گذرا است که با حمایت معلم و کادر مدرسه یا حضور والدین در مدرسه به سرعت برطرف می شود؛ اما اگر بی تابی دانش آموز طولانی شد و هفته ها و ماه ها ادامه داشت و در فرآیند تحصیلی او مداخله ایجاد کرد، باید از مشاور مدرسه یا روانشناس کودک کمک گرفت. اگر کودک از دردهای بدنی برای نشان دادن استرس هایش شکایت داشت، مثلا دل درد یا سردرد داشتن را بهانه ای برای مدرسه نرفتن، مطرح کرد، این نشان دهنده این است که اضطراب خود را جسمی سازی کرده است که این اضطراب نیز نشانه این است که احتمالا یا دچار کمبود توجه شما شده یا در کلاس و مدرسه مشکلی وجود دارد که باید مورد رسیدگی قرار گیرد.»
دادن شی یا وسیله ای به کودک که خاطره مادر را تداعی کندیکی دیگراز راهکارهایی که این روانشناس کودک و نوجوان توصیه می کند این است که برای رفع بی تابی و دلتنگی طبیعی کودکان، شی یا وسیله ای از خود(مادر) را به او بدهید تا با خودش به مدرسه ببرد و هر وقت ناآرام شد به این وسیله یا شی نگاه کرده یا آن را بو کند تا خاطره مادر برایش تداعی شده و آرام بگیرد.
پیام های منفی به کودک ندهیدبرخی از مادران آگاه نیستند که با زبان کلامی و غیر کلامی در مورد مدرسه، معلم، تکالیف و بچه های دیگر مدرسه، پیام های منفی به کودک انتقال می دهند و زمینه استرس بیشتری را برای او فراهم می کنند.این متخصص روانشناسی کودک در این زمینه می گوید :« به عنوان مثال به او می گویند؛ "مواظب باش وسایلت را گم نکنی"، "مراقب باش در پله های مدرسه نیفتی"، "معلمت را اذیت نکنی"، "با دست کثیف خوراکی نخوری"، "تو کلاس حواست پرت نشود". این در حالی است که هدف از مدرسه رفتن، یادگیری و لذت بردن از مدرسه و هر آنچه به مدرسه مربوط می شود، است. هرگز کودک را از مدرسه، تکلیف و معلم نترسانید و نکات و توصیه ها را به شکل منفی تذکر ندهید.
بهتراست از مدت ها قبل از ورود به مدرسه و حتی در ایام مدرسه به او آموزش دهید چگونه از خودش مراقبت کند، از وسایلش محافظت کرده و با هم کلاسی ها ارتباط بهتری برقرار کند. تمام جملات و تذکرات را به شکل مثبت ارائه دهید تا در ذهن او خوب و مثبت شکل بگیرد. مثلا بگویید، "هر زمان تشنه ات شد از خانم معلم اجازه بگیرو آب بخور"، "زنگ پایانی کلاس زده شد دقت کن همه وسایلت را در کیفت گذاشته باشی"، "خانم معلم مهربان است، تو را دوست دارد و می خواهد مطالب بسیار خوبی به تو بیاموزد.
فرزند خود راقبل از بازگشایی مدارس، به مدرسه ببریداین روانشاس کودک به نکته ای کلیدی در ارتباط با کلاس اولی ها اشاره می کند؛ اینکه فرزند خود را مدتی پیش از باز شدن مدارس به مدرسه ببرید و او را با فضاهای مدرسه اعم از حیاط، دفتر مدیر، کلاس های درس، سرویس بهداشتی و جاهای مختلف مدرسه آشنا کنید، این اقدام؛ احساس امنیت و آرامش کودک را افزایش می دهد.
در روزهای اول مدرسه با فرزند خود همراهی کنیدسعی کنید در روزهای اول در رفتن به مدرسه، به جای استفاده از سرویس مدرسه، خودتان با فرزندتان همراهی کنید و در مسیر خانه تا مدرسه با هم در مورد موضوعات خوشایند و مورد علاقه کودک، گفت و گو کنید. در این حین می توانید آموزش های خود را به شکل خیلی مختصر و مثبت به او ارائه دهید.
چند دقیقه زودتر از پایان کلاس، در مدرسه حضور داشته باشیدسعید در توصیه به والدین تاکید می کند که اگر بعد از پایان کلاس، والدین به دنبال کودک می روند، باید حتما چند دقیقه زودتر از پایان کلاس ها، در مدرسه حضور داشته باشند:« چند دقیقه دیرتر رفتن والدین برای آوردن کودک به خانه، می تواند آغازی برای اضطراب جدایی وی باشد، این مساله باعث می شود تا کودک احساس ناامنی و بی اعتمادی کرده به گونه ای که اصلاح آن دشوار باشد.»
در هنگام بازگشت کودک از مدرسه، در خانه حضور داشته باشیداگر فرزند با سرویس مدرسه به خانه باز می گردد حتما یکی از والدین در خانه حضور داشته باشد و به گرمی از او استقبال کند، پس از آن برای غذا دادن به او، بازی و انجام تکالیفش به او کمک کرده و بدانند که کودک، کلاس اول است و برای او زود است که بعد از سپری شدن نصف روز دور از خانه و والدینش، ساعات دیگری را نیز در خانه تنها باشد تا یکی از والدین از سرکار یا بیرون بازگردد.
به کودک فرصت دوست یابی در مدرسه را بدهیدبرخی از کودکان، دوستانی از دوران مهد کودک یا پیش دبستان در دوران دبستان خواهند داشت، این دسته از کودکان راحت تر با مدرسه و دوستان کنار می آیند اما برخی دیگر با دوستان جدید روبه رو می شوند بنابراین باید بتوانند دوستی برای خود بیابد. در این مورد نیز والدین باید آموزش های لازم در مورد پیدا کردن دوست و ارتباط خوب با هم کلاسی ها را به او آموزش دهند. توصیه می شود به کودک فشار نیاورید و به او فرصت دهید تا به تدریج با کودکان یگر آشنا شود و متوجه شود که چه کسی می تواند دوست بهتری برای او باشد.
خواب کودک را قبل از بازگشایی مدارس تنظیم کنیدسعید می گوید: حتما باید خواب کودک را از مدتی قبل از باز شدن مدرسه تنطیم کرد، اینکه کودک شب ها به موقع بخوابد تا بتواند صبح به موقع بلند شود. او باید وقت کافی برای خوردن صبحانه در خانه را داشته باشد؛ براین اساس توصیه می شود هرگز او را بدون خوردن صبحانه به مدرسه نفرستید.
تمرکز والدین به انجام تکالیف کودک خلاصه نشودوالیدن باید توجه داشته باشند که تمرکز آن ها با ورود کودک به مدرسه فقط برای انجام تکالیف خلاصه نشود چرا که کودک تازه وارد کلاس اول شده است و نباید مشق و تکلیف برای او جنبه فشار، اجبار و استرس داشته باشد.این متخصص روانشناسی کودک می گوید :« او باید در حین یادگیری و آموختن، از تکالیف خود لذت ببرد؛ براین اساس توصیه می شود نه با سختگیری و نه با سهل گیری و بی تفاوتی، بلکه با شیوه ای متعادل، فرزند خود را در طی گذراندن کلاس اول همراهی کنید.»
منبع: ایرنا
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: کلاس اول اول دبستان قبل از بازگشایی مدارس اختلال اضطراب جدایی حضور داشته باشید ورود به مدرسه پایان کلاس روزهای اول مادران دارای انجام تکالیف خود به مدرسه برای ورود فرزند خود داشته باشند همراهی کنید کلاس اول پیش دبستان قبل از باز کلاس اولی چند دقیقه برای او
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۰۸۸۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زنان بدون فرزند شادتر هستند یا مادران؟
حرفهایش را به نتیجه تازهترین تحقیقات علمی ارجاع میدهد که کسی، اما و اگری برایش نیاورد؛ برای همین هم سفت و محکم ادامه میدهد و از پژوهشهایی علمی میگوید که زنانی که فرزندی ندارند، زندگی شادتر و سالمتری نسبت به زنانی که مادر شدن را تجربه کردهاند، دارند.
این بخش کوتاهی از یکی از برنامههای شبکهای فارسیزبان است که بهتازگی تعطیل شده است، اما فارغ از همه پیشزمینهها و قصاوتهایمان نسبت به اهداف این شبکه و زیرسؤال بردن نهاد خانواده، واقعا تحقیقات علمی چنین نظری دارند؟ زنان بدون فرزند، زندگی شادتری نسبت به مادران دارند؟ این سؤالی است که مرور برخی از پژوهشهای علمی و گفتگو با کارشناسان این حوزه، میتواند به آن پاسخ بدهد! «این نتایج علمی، از کدام دادههای بهدست آمده حرف میزنند؟ کدام مادران؟ در کدام مناطق؟ با کدام ساختار شخصیتی؟» این را فیروزه روستا، متخصص و مشاور سلامت مادران میگوید که تحقیقاتی اینچنینی را رد میکند و معتقد است که بدون شک، تعریف شادی در آدمهای مختلف، متفاوت است: «برخی افراد، ساختار شخصیتیشان بهگونهای است که انرژی بالایی دارند و بهطور کلی شخصیتی برای مادری کردن دارند؛ این افراد اگر مادر نباشند و مادری نکنند، غمگین خواهند بود. اما از طرف دیگر، برخی افراد استقلال بیشتری دارند، انرژیشان را از تنهایی و سکوت میگیرند و ممکن است با مادری کردن، آنچنان که باید، ارتباط برقرار نکنند.» در واقع خانم روستا میگوید که نمیتوان خوشحالی از مادر بودن یا نبودن را به همه آدمها و همه زنان ارتباط داد؛ بلکه این موضوع ارتباط مستقیمی به ویژگیهای شخصیتی آن زن دارد. پس تحقیقاتی که همه زنها یا قریب بهاتفاق آنها را در یک دسته جای میدهد و راضی یا ناراضی از مادری خود میداند، تحقیقات جامع و کاملی نیستند و نمیتوان به آنها استناد کرد.
چیزی شبیه گرسنگی
آنچیزی که نمیتوان آن را پنهان و کتمان کرد، غریزه مادری است که نهفقط در وجود انسانها، بلکه در وجود حیوانها هم به شکلی ویژه وجود دارد. موضوعی که فیروزه روستا آن را به گرسنگی و نیاز به غذا خوردن تشبیه میکند: «خب بر کسی پوشیده نیست که اگر انسان از نیازهایش عبور کند و به آنها پاسخ بدهد، حالش بهتر و انسان شادتری خواهد بود.» به نظر میرسد که اگر از منظر علمی و پژوهشی هم بخواهیم تبعات خوشحالی یا ناراحتی مادر بودن را بررسی کنیم، پاسخ دادن به نیاز و غریزه مادری، باعث میشود که آن زن، فردی شادتر از کسی باشد که این غریزه را نادیده گرفته استکلیشهای است، اما واقعیت دارد؛ اینکه دختران از همان دوران کودکی و در بازیهایشان هم همیشه نقش مادر را دارند؛ آنها برای بچههای کوچکتر از خودشان یا عروسکهایشان نقش مادر را ایفا میکنند. اتفاقی که البته صرفا مختص به کشور ما نیست که آن را محصول سنت و فرهنگ ایران بدانیم بلکه عروسکبازی و مادری کردن، یک بازی بینالمللی برای دخترانی در هرکجای این جهان است.
موضوعی که نشاندهنده ریشه ذاتی دختران به مادر بودن و فرزند داشتن است. این ماجرا تا آنجا پیش رفته است که حتی بهزیستی هم یکی از بندهای قوانینش را به دختران مجردی اختصاص داده است که تمایل به فرزندخواندگی دارند؛ دخترانی که نیاز به مادری کردن در وجودشان ریشه دارد و حالا بههر دلیلی، شرایط ازدواج و فرزنددار شدن برایشان مهیا نشدهاست! حالا چه میشود کرد؟ بهزیستی دومین اولویت درخواستهای فرزندخواندگیاش بعد از زن و شوهری که هیچوقت صاحب بچه نشدهاند را به این دختران مجرد و سپس به زن و شوهری که بچهای دارند و تمایل دارند فرزند بعدیشان، فرزند خونی خودشان نباشد اختصاص داده است. در واقع این نیاز آنقدر جدی است که در اولویت دوم قرار گرفته است و اتفاقا خبرها و آمارهای بهدست آمده نشان میدهد که استقبال و تقاضای دختران جوان از این قانون، بیشتر از آن چیزی که پیش از این تصور میشد؛ انگار که حالشان با داشتن بچه، بهتر است!
این ظاهر نهچندان شاد!
اما چرا آنچه ما در جامعه از یک مادر میبینیم، چندان شاد و خوشحال به نظر نمیرسد؟: «واقعیت این است که انتظاری که جامعه امروز از زنان و مادران دارد، با ۴۰سال پیش فرقهایی جدی و اساسی دارد. زنان در چنین جامعهای باید زیبا و خوشاندام باشند، از منظر علمی و اجتماعی، حرفی برای گفتن داشته باشند، مادری ایدهآل باشند، از همسرشان حمایت کنند، حواسشان به پدر و مادرشان باشند، اوضاع خانه را همیشه در بهترین حالت خود نگه دارد و... خب همه اینها باعث میشود که زن، انرژی زیادی صرف کند، خسته شود و نتواند از مادری کردن که حالا به همه مسئولیتهای قبلیاش اضافه شده، آنطور که باید لذت ببرد و شاد و خوشحال به نظر برسد.» خانم روستا میگوید که زنان بهواسطه مادری کردن و مادر بودن، نیاز به حمایتهای بیشتری از آنچه امروز در حال اجراست، دارند تا بتوانند دوباره خوشحالی واقعی و وجودی خودشان را ابراز کنند: «آنوقت است که میتوانیم بگوییم مادران، به سبب پاسخ به غریزهشان و از طرف دیگر بهدلیل حمایتهایی که از آنها میشود، افراد شادتری نسبت به کسانی هستند که فرزندی ندارند.»، اما این حمایت چقدر عملی میشود؟ به نظر میرسد که در روزگاری که همه دولتها به سمت افزایش جمعیت میروند، لازم است که فکری به حال ارتباط عاطفی و پیوند عمیق و امنیتی که فرزند از مادرش میگیرد، بکنند. آنوقت است که اگر مادری بداند بعد از بچهدار شدن و استراحت لازم، سرکارش برمیگردد و صندلیاش برای او حفظ خواهد شد، خوشحال خواهد بود. در غیر این صورت، از مادری که همه مسئولیتها بر دوش اوست، شغلش را از دست داده، بیخوابی میکشد، خسته است و... چه انتظاری برای شاد بودن داریم؟: «در این میان فراموش نکنید که بخش قابلتوجهی از این حمایتهای لازم، از سمت پدران و همسران است که تامین میشود و زمینه را برای حال خوب مادر فراهم میکند.»
منبع: روزنامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی خواندنیها